انتشار درودل وزبان حال یک پدربزرگ مهربان

انتشار درودل وزبان حال یک پدربزرگ مهربان همراه با پویش به نیت حاج‌قاسم در روز سیزدهم دی‌ماه ۱۴۰۰ دومین سالگرد شهادت سرداردلها ،اگر گناهی دارد برای خودم که امیدوارم خدا ببخشد و ثواب آن به نیت سرباز قاسم سلیمانی

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام پدربزرگ بازنشسته‌ای تعریف میکرد که خداوند را شکر از نعمت فرزند چهار دختر و سه پسر به ما عطا کرد که هم اکنون همه بزرگ شده اند و سر و سامان گرفته اند و دارای خانه و زندگی و خانواده و فرزند شده‌اند و پایان هفته شب یا روز جمعه زحمت کشیده و به خانه ما تشریف می آورند و دل ما با دیدن آنان و فرزندانشان شاد می‌شود الحمدالله از نعمت مال دنیا هم چیزی کم ندارند خانه و زندگی خوب اتومبیل خوب از نظر خودشان لباس و سر و وضع خوب ماشاالله در پایان هفته در کوچه ما بیش از هفت اتومبیل پارک میشود. ساعات اولیه همه چیز به خوبی و خوشی و دل شادی ما است ولی پس از چند ساعت ابتدا بچه ها که نوه ها و نتیجه های ما باشند بعد خانم ها که دختران و عروسان ما باشند پس از آن آقایان که پسران و داماد های ما باشند با هم درگیر و دعوا و بحث و جدل شروع می‌شود و با دلخوری از یکدیگر، غذا خورده و نخورده خانه ما را ترک میکند و اکثر پایان هفته ها این قضیه تکرار می‌شود.

 این پدر بزرگ فرمودند دوست دارم به آنها این را بگویم ولی میترسم دلخور شوند که در طول هفته هر کدام به نوبت یک شب به خانه ما بیایند که هم آن دلخوری پایان هفته پیش نیاید وهم ما تنها نباشیم خدا را شکر حقوق بازنشستگی داریم کم هست ولی کفاف زندگی مان را می دهد بیایند غذا بپزند با هم به دلخوشی بخوریم. اگر این کار را می‌کردند که در طول هفته از ما خبر داشتند اگر احتیاج به دکتر و درمان هم پیدا می کردیم مجبور نبودیم پنهان از همسایه‌ها تاکسی تلفنی خبر کنیم که ارزش فرزندامان نزد همسایه ها کم نشود.

با توجه به درد و دل این پدربزرگ مهربان عزیزانی که قصد دارند به دیدار پدر بزرگ و مادربزرگ‌های خود بروند چند توصیه را مدنظر خود قرار بدهند .

اول اینکه در طول هفته به نوبت سراغی از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها بگیریم الحمدالله امروزه همه گوشی هوشمند داریم و می‌توانیم در ساعت و روز مشخص یادآوری تنظیم کنیم تاچیزی را فراموش نکنیم.

دوم اینکه هرگز دست خالی به دیدار پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نرویم اگر شده با چیز کمی و چه بهتر که آنها به آن چیزاحتیاج داشته باشند.

سوم اینکه هرگز در نزد پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها داشته های خود را به رخ هم نکشیم و ناشکری نداشته هایمان را نکنیم.

چهارم اینکه اگر از نظر اعتقادی وسیاسی اختلاف نظر داریم در پیش پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها بحث و جدل نکنیم.

پنجم اینکه وقتی در پیش آنها هستیم وقتی اذان و موقع نماز شد بلافاصله نماز خود را همراه با آنان بخوانیم که ایشان اعتقاد دارند این کار باعث گره گشایی در زندگی می‌شود.

ششم اینکه به بانوان خانه خود توصیه کنیم هرگز با ناخن رنگ شده و مصنوعی که بین ما و وضو و نماز و غسل های واجب فاصله می اندازد به دیدار پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نرویم چراکه ایشان معتقدند این کار رزق و روزی وبرکت را کم می‌کند وایشان از این کار اذیت می‌شوند.

هفتم اینکه هرگز با لباس های کوتاه، تنگ، رنگ رفته و پاره به دیدار ایشان نرویم اگرچه ممکن است ما به اشتباه چنین لباس‌های را با ارزش بدانیم و بهای زیادی در قبال آن پرداخت کرده باشیم ولی پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها چنین لباس هایی را بی ارزش می دانند و اگر در جوانی و میانسالی لباس‌های‌شان یکی از این چهارمشخصه را پیدا می‌کرد اگر قابل استفاده برای فرد کوچکترخانواده یا رنگ کردن یا دوختن نبود و الیاف آن طبیعی بود آنرا به اسم کودپلاس همراه کود حیوانی یا انسانی برای زمین کشاورزی استفاده‌می‌کردند واز اینکه فرزندانشان چنین لباسهای بپوشند غصه می‌خورند.

اگر هم خدای نخواسته پدربزرگ یا مادربزرگ یا هردو آنها را از دست داده ایم و پایان هفته به خانه خالی آنها سر می زنیم این را متوجه باشیم که انسان‌ها اگر در طول زندگی اعمال خوبی و آبروی نزد خدا داشته باشند که همه پدربزرگ‌های و مادربزرگ‌ها انشاالله این چنین هستند از طرف خداوند متعال روحشان اجازه پیدا می‍کند به خانه خود سرکشی کنند و اگر در خانه‌شان اعمال و رفتار و چیزهای خوبی ببینند روحشان شاد میشود و از دست ما راضی و خوشحال می شوند. خدا نگهدار وعاقبت‌تان بخیرو خوشی